دوستت دارم

[ پنج شنبه 12 مرداد 1398برچسب:, ] [ 14:17 ] [ amin ] [ ]

عاشقانه

وقتــــــی "رفتــــــی" تا آخــــــر "بــــــرو"

وقتــــــی "مانــــــدی" تا آخــــر "بمــــان"

ایــــــن تــــــن.....خستــــــه ســــــت !  

از نیــــــمه رفــــــتن ها............. 

از نیــــــمه مانـــــدن ها....

**

**

**

بـعـضـیـها

 بـهـتـر اسـت در حـدِّ یـک آرزو بمـــانـنـد

 بــرآورده شـُدنـشـان

 بـه بـــهــای شــکـسـتـن دلــــت

 تـمـام میــشـود

**

**

**

تو را آرزو نخواهم کرد...

هيچ وقت !!

تو را لحظه اي خواهم پذيرفت...

که خودت بيايي...

با دل خودت...

نه با آرزوي من


ادامه مطلب
[ دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ] [ 15:27 ] [ amin ] [ ]

عاشقانه

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

 خــدایا ؟
کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .
مــی خــواهـــم در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !
ایـن یـک اعــتـراف اســت . . .
مــن ..
بــی او ..
دوام نــمی آورم

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

روی تخته سنگی نوشته شده بود:
اگر جوانی عاشق شد چه کند؟...
من هم زیر آن نوشتم:
باید
صبر کند...
برای بار دوم که از آنجا گذر کردم
زیر نوشته ی من کسی نوشته بود:
اگر صبر نداشته باشد
چه کند؟...
من هم با بی حوصلگی نوشتم:
.....بمیرد بهتراست
برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم.
انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد.
اما.............
زیر تخته
سنگ جوانی را مرده یافتم.....!

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

افسانه ها را رها کن
دوری و دوستی کدام است؟
اگر نباشی دیگری جایت را میگیرد!!!
به همین سادگی...

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

شـده ام مـعـادلہ ے چنـد مَـجهـولے
ایـن روزهـا
هـیـچ ڪس …
از هـیـچ راهے
مـرا نـمـیـفهمـَد …

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

 لحظـــهـــ هــایَم مـــال تــو
بـه قیمتـــِ صـِـفر " تومــَن"
هَمین کــِ "تـــو" کِنـــار "مــَـن" باشی
ثروتمــندترین انسانـَم ...

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست ، از زنـــدگیـــ ام…!

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

اعتـــــراف مـــی کُــنــم. . ..
بــــرای"داشـــ ــتــنِ"تـــو هــــیــچ کـــاری نکـــردم. . .
امــــا برای "فرامــوش" کــردنـــت
هــرکـــآری مــی کُنـــم. ..

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

می گویند از تـو ننویسم !
در خون من گردهمایی لبخند های تو بر پاست..
این را چه کسی می تواند بفهمد ؟!

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

سیگار فروش ِ گوشه ی خیابان هم فهمید
و تو هنوز نمیدانی
من دود میشوم
این سیگارها بهانه است ....

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

هرگز فالگیر نبودم ،
تنها ..
می خواستم ،
دستت را بگیرم

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی
که سُر نخوری !
که گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای ..
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم ،
عاشق تــوام …

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه

بـاز در کـلبـه تـنـهـایـی خـویـش
عـکـس روی تـو مـرا ابـری کـرد
عـکـس تـو خـنـده بـه لـب داشـت
ولـی،
اشـک چـشـمـان مـرا جـاری
کـرد .

[ دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, ] [ 15:12 ] [ amin ] [ ]

بدون شرح

فریاد زدم دوستت دارم صدایم را نشنیدی!

اعتراف کردم که عاشقم ، جرم مرا باور نکردی!

گفتم بدون تو میمیرم ، لبخندی تلخ زدی !

از دلتنگی ات اشک ریختم ، چشمهای خیسم را ندیدی!

چگونه بگویم که دوستت دارم تا تو نیز در جواب بگویی که من هم همینطور!

چگونه بگویم که بی تو این زندگی برایم عذاب است ، تا تو نیز مرا درک کنی!

صدای فریادم را همه شنیدند  جز او که باید میشنید!

اشکهایم را همه دیدند!

آشیانه ای که در قلبت ساخته ام تبدیل به قفسی شده که تا آخر در اینجا گرفتارم!

گرفتار عشقی که باور ندارد مرا ،

فکر میکند که این عشق مثل عشقهای دیگر این زمانه خیالیست ، حرفهای من بیچاره دروغین است!

حالا دیگر آموخته ام که کلام دوستت دارم را بر زبان نیاورم ، دیگر اشک نریزم و  درون خودم بسوزم !

اگر دلتنگت شدم با تنهایی درد دل کنم و اگر مردم نگویم که از عشق تو مردم !

اما رفتنم محال است ، عشق که آمد ، دیگر رفتنی نیست ، جنون که آمد ، عقل در زندگی حاکم نیست!

آنقدر به پایت مینشینم تا بسوزم، تا ابد به عشقت زندگی میکنم تا بمیرم !

گرچه شاید مرا به فراموشی بسپاری ، اما عشق برای من با ارزش و فراموش نشدنیست است!

[ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 1:17 ] [ amin ] [ ]

خسته ام.....

              

خسته ام...

             حرف ها بر سر دلم عقده كرده است

چند روزی است نگذاشته اند حرف بزنم

                              مي خواهم گوشه اي بنشينم و كمي تنها باشم،

           حرف بزنم، بنويسم، بگويم

                          انگشت هايم خميازه مي كشند

بايد بنويسم                  

               اين حرف ها را نمي شود تحمل كرد،

              بيشتر از اين در دل نگه داشت                         

ورم مي كند و رنجم مي دهد

مي روم...

كجا بروم؟                        

خسته ام


خسته از تمام صبحهایی که                     

انتظارم را نمی کشند.

از تمام کوچه هایی که                                 

            در طول تنهایی ام  دراز کشیده اند

و از خس خس لحظه هایی که                  

.....به آخر نمی رسند              

[ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 1:13 ] [ amin ] [ ]

قربونت برم خدا چقد غریبی توی زمین

خدا: بنده ي من نماز شب بخوان و آن يازده رکعت است.
بنده: خدايا !خسته ام!نمي توانم.
خدا: بنده ي من، دو رکعت نماز شفع و يک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدايا !خسته ام برايم مشکل است نيمه شب بيدار شوم.
خدا: بنده ي من قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان
بنده: خدايا سه رکعت زياد است
خدا: بنده ي من فقط يک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدايا !امروز خيلي خسته ام!آيا راه ديگري ندارد؟
خدا: بنده ي من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو يا الله
بنده: خدايا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم مي پرد!
خدا: بنده ي من همانجا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله
بنده: خدايا هوا سرد است!نمي توانم دستانم را از زير پتو در بياورم
خدا: بنده ي من در دلت بگو يا الله ما نماز شب برايت حساب مي کنيم
بنده اعتنايي نمي کند و مي خوابد
خدا:ملائکه ي من! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است چيزي به اذان صبح نمانده، او را بيدار کنيد دلم برايش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بيدار کرديم ،اما باز خوابيد
خدا: ملائکه ي من در گوشش بگوييد پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بيدار نمي شود!
خدا: اذان صبح را مي گويند هنگام طلوع آفتاب است اي بنده ي من بيدار شو نماز صبحت قضا مي شود خورشيد از مشرق سر بر مي آورد
ملائکه:خداوندا نمي خواهي با او قهر کني؟
خدا: او جز من کسي را ندارد...شايد توبه کرد...
بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری.

[ شنبه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 23:58 ] [ amin ] [ ]

دردل

سلام به همه کسانی که از وبم دیدن میکنند

خدایا اذیت شدم...دلمو  شکوندن...حتی گوششونم گرفتن تا صدای خوردشدنشونشنفن...اروموبیصدا بدون فکرکردن بهم رفتن...انگار که چیزی نشده...مجبورم این خنده ی لعنتی همیشه رولبم باشه کمکم کن...خیلی تنهام مثل خودت..اما همیشه شکرت میکنم...خدایاشکرت...

[ جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 19:17 ] [ amin ] [ ]

سختی ها

 

میگفتند: سختی ها نمک زندگــــــی است...

امّا چرا کسی نفهمید

"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است

شور نیست...

مزه "درد" میدهد...!
 
[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:0 ] [ amin ] [ ]

بگو که خوبی

من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم

که چه می کنی؟

کجایی؟

در چه حالی؟


پنجره اتاقم را باز میکنم و فریاد میزنم

تنهاییت برای من،

غصه هایت برای من،

همه بغض و اشکهایت برای من

تو فقط بخند

آنقدر بلند تا من هم بشنوم

صدای خنده هایت را

صدای همیشه خوب بودنت را


بگو خوبی ؟؟؟

http://s2.picofile.com/file/7672804622/LOVE_39_.jpg

[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:52 ] [ amin ] [ ]

متن ترکی عرفانی

گئت، گولوم، گئت منه سن جان اولاسان ایسته میره م
عشوه لی، سئوگیلی جانان اولاسان ایسته میره م
بیرده گوز یاشی توکوب، کویونا گه لممم گوزه لیم
گوروب احوالیمی خندان اولاسان، ایسته میره م
بیوفالیقدا بوتون عالمه مشهور اولدون
سن اگر حوری و غلمان اولاسان ایسته میره م
وورموسان سینه مه مین یاره کفایتدی منه
بو سینیق کونلومه درمان اولاسان ایسته میره م
بیوفاسان دگیلم راضی اولندن سونرا ،
قبریم اوستونده نگهبان اولاسان ایسته میره م
پیس گونومده منی سالدین نظریندن گئتدین
یاخشی گونده منه مهمان اولاسان ایسته میره م
قیمتینی بیلمه دین، اینجتدین اونو واحدین
ائله کی، اولدو پشیمان اولاسان ، ایسته میره م

[ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, ] [ 22:45 ] [ amin ] [ ]